تنها بودن ...
تنها بودن ...
تنهایی یعنی حجم قابل توجه خاک سیگاری در دل قوطی تُن ماهی. تنهایی صدای ناله درب واحد روبروست. تنهایی لامپ صد کم جانی است در دور دست. یک نخ سیگار پنهان شده برای شب مبادا. تنهایی صدای موتور سیکلت بد صدایی است حوالی دو بعد از نیمه شب دوشنبه. تنهایی بار سنگین هق هق روی دوش آب سرد. تنهایی ماهیتابه نَشُسته. تنهایی ، من ... من ... پدرام مسافری ...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |